تو هم با خبری
من هم می دانم
دارند جدا می شوند
راه هر دو ما
اگر از من دور هم شدی در خاطراتم بمان
هیچ وقت نگو خداحافظ
هر چه شادی
همه گم شدند و رفتند
فقط این غم است که قصد رفتن ندارد
سعی کردم بهش بفهمانم . سعی کردم سرگرمش کنم
ولی این قلب انگار نمی خواهد آرام بگیرد
اینها اشک است یا خاکستر داغ ؟
این چیزی که الان از چشمانم می بارد آتش است
هیچ وقت نگو خداحافظ
فصل ها می آیند و می روند
ولی فصل درد و رنج هرگز تغییر نمی کند
رنگ ما آنقدر تیره است
که با گذشت قرنها هم روشن نخواهد شد
روشن نخواهد شد
چه کسی می داند چه خواهد شد ؟
و ما از این پس چه چیزهای دیگری را باید تحمل کنیم
هیچ وقت نگو خداحافظ
تو هم با خبری
من هم می دانم
دارند جدا می شوند
راه هر دو ما
اگر از من دور هم شدی .در خاطراتم بمان
هیچ وقت نگو خداحافظ
تاریخ : سه شنبه 88/1/11 | 2:5 صبح | نویسنده : کوروش | نظرات ()
آخرین مطالب
پیوندهای روزانه
آرشیو مطالب
امکانات وب
بازدید امروز: 26
بازدید دیروز: 0
کل بازدیدها: 65082